موانع ازدواج
پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۴ ب.ظ
نکات مشاوره ای موانع ازدواج
1.قابل توجه مشکل پسندها :
اول: توافق و تفاهم صددرصدی پیدا نمی شود و چاره ای نیست جز اینکه موارد
ریز اختلافی با کوتاه اومدن و پذیرش طرف مقابل حل شود تا زندگی لطمه نخورد و
این همان راهکاری است که عمده متاهل ها انجامش می دهند و زندگی خوبی هم
دارند و دوم : اگر سخت بگیرند اولا: موقعیتهای خوب را از دست می دهند که با
بالاتر رفتن سن، دیگر گیرشان نمیاید و ثانیا: هرچه می گذرد سخت پسند تر می
شوند بخاطر اینکه دخترهایی را که بعدا می بینند با قبلی ها مقایسه می کنند
و کوتاه اومدن برایشان سخت تر می شود و ثالثا: در نهایت خسته می شوند و
ادم خسته هم زود راضی می شود و لذا ممکن است یکی از مواردی که اصلا فکرش
را هم نمی کردند انتخاب کنند که شاید از خیلی از دخترهای قبلی پایین تر
باشد
2.شکسته شدن دل دختر بزرگتر: می گویند با ازدواج دختر کوچکتر دل دختر بزرگتر می شکند جواب: اولا: شکسته شدن دل دختر بزرگتر بهتر از بی همسر ماندن کوچکتر است ثانیا:اگر این طور شود خواهر بزرگتر دچار عذاب وجدان خواهد شد
3.بزرگ جلوه کردن مسائل جزئی: سبب شده است که قدرت تصمیم گیری در انتخاب همسر را از دست دهم جواب: شما اگر ملاکهای صحیح انتخاب همسر را بشناسید خواهید فهمید که به هر نقطه منفی تا چه حد باید اهمیت دهید پس ملاکهای خود را به دو دسته تقسیم کنید اصلی و ترجیحی ملاکهای اصلی آنهایی است که نمی شود از آن گذشت مثل تناسبهای لازمه و ملاکهای ترجیحی انهاست که اگر باشد بهتر است مثل زیبایی زیاد طرف مقابل
بعد بنا بگذارید که با وجود ملاکهای اصلی در زمینه ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایید
شاید بگویید : با کوتاه امدن چه تضمینی هست که زندگیم خراب نشود جواب: اگر در موارد اصلی با هم هماهنگ باشید و علاقه به هم داشته باشید از موارد ترجیحی به راحتی خواهید گذشت یعنی همان کاری که متاهلان موفق انجام می دهند
4.عدم اعتماد به مردها: بعد از ضربه خوردن از نامزدم به هیچ مردی حتی پدر و برادرم اعتماد ندارم باید چه کار کنم
جواب: احساسات منفی شدید قدرت عقل را کاهش می دهد شما مثل کسی هستید که مثلا از یک پلیس ضربه خورده اما از همه آنها متنفر است با اینکه می داند افراد بعدی به او بدی نکرده اند چون احساسش می گوید همه انها مثل همند ، مساله شما هم همین است احساس شما می گوید همه مردها مثل هم هستند
راه حل مشکل شما غلبه دادن عقل بر احساس است یعنی اولا: به این واقعیت توجه کنی که ادم خوب هم هست و بلکه زیاد هم هست ثانیا خوبی های مردانی را که می شناسی به یاد بیاوری و ثالثا: به این توجه کنی که مردان بد خیلی کم هستند وگرنه اگر مثل نامزد تو بودند میلیونها زندگی از هم پاشیده بود
5.به دخترها نمی شود اعتماد کرد: جواب: به پسرها هم نمی شود اعتماد کرد چون بسیاری از پسرها حتی اگر اهل رابطه نباشند اهل گناهان جنسی مثل چشم چرانی یا دیدن فیلم و عکس یا خود ارضایی هستند، پس وقتی پسرها هم گرفتار گناه هستند نباید انتظار داشته باشند که طرف آنها پاک و معصوم باشد
شاید بگویید: رابطه با فیلم و عکس دیدن و خود ارضایی فرق دارد، چون در رابطه پای فرد سوم در میان است جواب: فرقی ندارد چون دخترها هم دل شان نمی خواهد با کسی که اهل خلافهای جنسی است ازدواج کنند و اگر دختری بفهمد که پسر اهل این خلافها بوده ردش خواهد کرد
البته گناهان جنسی از جهت اثری که بر زندگی اینده دارند می توانند با هم فرق داشته باشند یعنی هرکدام اثر منفی بیشتری دارد مهم تر است
6.تحصیل و شغل، از ازدواج مهم تر است: جواب: اولا: تحصیل و شغل برای بهتر شدن زندگی است اما ازدواج خود زندگی است که اگر نباشد تحصیل و اشتغال هم فایده چندانی ندارد
ثانیا: تحصیل و اشتغال زن هرچقدر هم که ارزش داشته باشد، به اندازه نقش همسرانه و مادرانه او لازم و ارزش مند نیست چون ایفای درست این دو نقش، اولا: از غیر زن مثل دایه و مربی و... بر نمی آید و ثانیا: سبب پایداری خانواده و تربیت فرزندان خوب برای جامعه اینده می شود
ثالثا: اینکه تحصیل و شغل مهم تر است نظر الان شما است اما بعد از چند سال که شور تحصیل و شغل خوابید و به شدت احساس تنهایی کردید ممکن است نظر شما عوض شود اما در عین حال خواستگار مناسب نداشته باشید و مجبور شوید خیلی کوتاه بیایید تا شوهر کنید یا اینکه تجرد تا اخر عمر را انتخاب کنید
7.اشتغال سبب از دست دادن خواستگار: شاغل شدن دخترها سبب می شود عده ای از خواستگارهاشان از دست بدهند چون آنها دوست ندارند که همسر نیمه وقت داشته باشند یا اینکه همسرشان روزی چند ساعت در کنار مردان نامحرم باشد
8.ازدواج بهتر است یا ادامه تحصیل؟ جواب: تحصیل دو نوع است: اول: تحصیل برای تحصیل، دوم: تحصیل برای سود و فایده، اگر اولی باشد مثل اینکه برای مدرک یا علاقه شخصی درس بخواند، یا بداند که نخواهد توانست شاغل شود، در این صورت تاخیر ازدواج درست نیست اما اگر دومی باشد یعنی از تحصیلش مثلا برای اشتغال یا تربیت فرزند استفاده کند در این صورت اگر انجام هر دو ممکن نیست ازدواج به بعد اتمام تحصیل موکول شود مگر اینکه خسارت تاخیر ازدواج بیشتر از ضرر رها کردن تحصیل باشد مثل لطمه به معنویت و حیاء و عفت فرد یا از دست رفتن موقعیت خوب ازدواج
9.سن بالا و تحصیلات عالیه مانع ازدواج دختران: بالا رفتن سن و تحصیلات دخترها گرچه کیفیت خواستگار آنها را بالا می برد اما تعداد آن را کم می کند چون افراد دارای سن یا تحصیلات پایین تر به خواستگاری آنها نمی روند اگر هم بروند آنها قبول نمی کنند
از اینها گذشته عده ای از پسرهای سن بالا، دختر کم سن تر را به دختر دارای تحصیلات عالیه ترجیح می دهند
البته اگر هر دو دختر هم سن باشند ولی یکی تحصیلاتش بالاتر باشد پسرهایی که دوست دارند زنشان شاغل باشد به سمت آنها می روند ولی پسرهایی که با کار کردن زن مخالفند ممکن است سراغ دخترهای کم سوادتر بروند چون اگر زن تحصیلات عالیه داشته باشد قاعدتا می خواهد سر کار برود
10.تحصیل در کنار ازدواج: بهترین حالت برای اینکه دختر بتواند درس بخواند و ازدواج خوبی هم داشته باشد آن است که قبل از دانشگاه با کسی ازدواج کند که با ادامه تحصیل او مشکل نداشته باشد و با همفکری او رشته تحصیلی دانشگاه را انتخاب کند که بعدا در زمینه اشتغال به مشکل نخورد اما اگر این کار را نکند ممکن است بعدا مجبور شود از بین ازدواج و شغل یکی را انتخاب کند
شاید گفته شود: شرط کردن ادامه تحصیل خواستگارها را کم می کند جواب : دختر در سن کم معمولا خواستگار زیاد دارد و قدری کم شدن آن مشکلی ایجاد نمی کند
11.مشغولیت فکر ناشی از ازدواج، مانع تحصیل می شود: جواب:اولا: اگر ازدواج هم نکند مشغولیت فکری دارد ثانیا: بعد از ازدواج مشغولیت فکری کم می شود اما مشغولیت فکری تجرد همیشگی است، ثالثا: ازدواج را در مقطع زمانی تعطیل درس می توان انجام داد، رابعا: بر فرض مشغولیت فکری داشتن ازدواج، لطمه روحی و جسمی و اخلاقی و دینی، تجرد بیشتر است پس هرچند با ازدواج روند تحصیل را کند شود اما از تجرد بهتر است
12.اشتغال و همسر داری به درس لطمه می زند: جواب: اولا: می توانند ازدواج کنند و تا فارغ التحصیل شدن در عقد بمانند، ثانیا: می توانند با گرفتن واحد درسی کمتر، یا تحصیل نیمه وقت یا مجازی به وظایف دیگرشان برسند و ثالثا: در صورت امکان ادامه تحصیل را به سالهای بعد که در زندگی جا افتادند موکول کنند
13.ازدواج بعد از اتمام تحصیل: پسری دانشجو خواستگار من است می خواهیم بعد از اتمام تحصیل ازدواج کنیم جواب: این کار درست نیست چون ممکن است اولا : ان پسر عاشق دختر دیگری شود و با او ازدواج کند ثانیا: شما ناخواسته گرفتار عشق شوی و نتوانی به معشوق برسی یا ازدواج بد عاقبتی داشته باشی ثالثا: از ازدواج با او منصرف شوی و تحصیل را تا فوق لیسانس و دکترا ادامه دهی و خواستگارت به شدت کم شود رابعا: در رشته ای مثل مهندسی معدن تحصیل کنی که بسیاری از پسرها دوست ندارند همسرشان در آن شغل ها کار کند
14.ثمرات مثبت ازدواج در زمان تحصیل:
اول: احساس امنیت و ارامش روحی و روانی که انرژی درس خواندن را چند برابر می کند
دوم: در امان ماندن از مزاحمت های احتمالی
سوم:چند سال بهره مند شدن از ثواب و ثمرات معنوی ازدواج
چهارم: شادابی و سر زندگی ناشی از ارتباط عاشقانه با همسر
پنجم: یادگیری مهارت های زندگی در دوران عقد
15.خواهر بزرگتر مجرد: من خواهر مجرد بزرگتر از خودم دارم چه کنم تا مادرم اجازه ازدواج مرا بدهد؟
جواب: علاوه بر اظهار تمایل نسبت به ازدواج موارد زیر را به مادر بگویید:
اول: اگر خواستگارهایم را رد کنید سن من بالا می رود و ازدواجم سخت می شود
دوم: اگر برای خواهرم خواستگار نیاید من مثل خیلی از دخترهای سن بالا از ازدواج محروم می شوم
سوم: هرچه سنم بالاتر رود موردهای بهتر را از دست می دهم
چهارم :شاید کلید ازدواج خواهرم در ازدواج من باشد یعنی شوهر خواهرم از فامیلها یا اشناهای همسر اینده من باشد
- ۹۳/۰۴/۱۹